🔴 «محمولیتیسم» و «محمولیتیا»؛ گمانه‌هایی درباره هوادارن زیرزمینی محمود احمدی‌نژاد

۱. حالا دیگر می‌شود گفت که هواداران فعال و در صحنه آقای #احمدی_نژاد در سه طیف عمده قابل صورت‌بندی هستند: احمدی‌نژادی‌ها، بهاری‌ها و «محمولیتیا».
۲. #محمولیتیا گونه باحال و کمتر شناخته شده‌ای هستند که با سبکی متفاوت و خارج از هنجارهای معمول، هواداری و عواطف خود را در قَوالِب مبهم و غلط‌انداز ابراز می‌کنند. «محمولیتیا» پرشمار هستند و البته خیلی مهم و تاثیرگذار و در عین حال مرموز و ناشناخته.
۳. در حالی که محصولات #محمولیتیسم هر روز جلوی چشم‌مان در اینستاگرام، تلگرام و توییتر رژه می‌رود و میلیون‌ها بار دیده می‌شود، از هیچ «محمولیتیست» شناخته‌شده‌ای نمی‌توان اسم برد. اخلاص «محمولیتیا» مثال‌زدنی است.
۴. «محمولیتیا» هرگز با احمدی‌نژادی‌ها و بهاری‌ها تماسی برقرار نمی‌کنند چرا که انگیزه‌ای برای این کار ندارند. تماس با این طوایف مساوی است با زوال «محمولیتیسم» در نهادشان و تبدیل شدن به یک احمدی‌نژادی یا بهاری دیگر.
۵. از سوی دیگر غالب بهاری‌ها و احمدی‌نژادی‌ها هم به «محمولیتیسم» مشکوک هستند و ناتوان از احراز وفاداری و خودی بودن «محمولیتیا». چه بسا احتمال می‌دهند که بابت چنین تماسی شماتت خواهند شد.
۶. «محمولیتیسم» شیوه‌ای منحصر به فرد در تولید محتواست که سرسخت‌ترین مخالفان احمدی‌نژاد هم از مشاهده آن لذت می‌برند. «محمولیتیا» با استفاده از فرم‌های متنوعی که‌ «محمولیتیسم» در اختیارشان قرار می‌دهد، گارد افراد عصبانی را باز می‌کنند ...
۷. ... در نوبت بعد با دیدن تصویر احمدی‌نژاد فورا کانال را عوض نکنند، به طمع اینکه شاید با «محتوای محمولیتیک» و فرح‌بخش دیگری مواجه هستند.
۸. نتیجه یک درجه گشایش گوش و لحظه‌ای تامل در برخورد تصادفی با «پدیده احمدی‌نژاد»، تبدیل «معاند چشم و گوش بسته» به «مخالف نسبتا مطلع و شنوا» است. از اینجا به بعد است که کار «احمدی‌نژادی‌ها» و «بهاری‌ها» شروع می‌شود.
۹. علاوه بر این، «محمولیتیا» به هر نحو ممکن میان «پدیده احمدی‌نژاد» با لایه‌های اجتماعی دورافتاده و متنافر تماس برقرار می‌کنند؛ منظور لایه‌های زیرزمینی جامعه است که هواداران متعارف احمدی‌نژاد هرگز نتوانسته‌اند به زبانی مشترک برای دیالوگ با آن‌ها دست یابند. ‌
۱۰. پیدا کردن زبان مشترک با لایه‌هایی که سیاست‌های رسمی آن‌ها را ناگزیر به زیست زیرزمینی کرده البته از اختصاصات احمدی‌نژاد است. سایر جریانات سیاسی بعد از اصرار بر زیرزمینی‌زاسیون طیف‌هایی از مردم با ابزار زور و سرکوب، خودشان به طور کل آن‌ها را فراموش و سپس انکار کردند.
۱۱. فقدان جریان‌هایی چون «حِزبولیتیا» یا «خاتَموتیا» در فضای تولید محتوا قبل از هرچیز به سیئات سران‌شان در سرکوب سبک‌های ناهمخوان زندگی با سیاست‌های رسمی برمی‌گردد و سپس عصاقورت‌دادگی و مردم‌گریزی بزرگان‌شان. یعنی دو خصلتی که در نهاد احمدی‌نژاد به صورت معکوس و حداکثری وجود دارد.
۱۲. محمولیتیا «هواداران زیرزمینی محمود احمدی‌نژاد» هستند که از خود ردپایی باقی نمی‌گذارند به جز #احمدی_نژاد و #مموتی. و البته که این دو هشتگ غالبا تا فقط یک جاهایی تعقیب‌شان را ممکن می‌کند و سپس عقیم می‌ماند.
۱۳. محتوای برآمده از «محمولیتیسم» معمولا بعد از چند دست چرخیدن، تازه در صفحات پرمخاطب «واترمارک» می‌خورد. واترمارک در اغلب موارد خالق محتوا را معرفی نمی‌کند، فقط این را توضیح می‌دهد که کدام ادمین زرنگ، محتوا را زودتر دیده و با واترمارک زده است توی گوش جنس.
۱۴. «محمولیتیسم» قابل انتقال و آموختنی نیست و از یک زیست منحصر به فرد و تصادفی ناشی می‌شود. هیچکس نمی‌تواند تصمیم بگیرد که از امروز یک «محمولیتیست» باشد. «محمولیتیا» بچه‌زرنگ‌های محل هستند که بساط‌شان از سرکوچه‌ها و پارک‌ها جمع و در شبکه‌های اجتماعی بویژه اینستاگرام پهن شده.
۱۵. من مدت‌هاست که «محتوای محمولیتیک» را برای تحلیل محتوا و تشریح مقدسات و محرمات آئین محمولیتیسم و شناسایی تکنیک‌های آن گردآورده و به این نتایج رسیده‌ام:
۱۶ -۱. «محمولیتیسم» علاقمند است میان حوزه‌های به ظاهر نامربوط (فی‌المثل سیاست و رپ) پل بزند و مرزها را مدام جابه‌جا کند. از این حیث «محمولیتیا» یک طیف انقلابی، رادیکال، بزن در رو و اهل ابتکار عمل هستند.
۱۶ -۲. محتوای برآمده از «محمولیتیسم» همواره مخیّل، رؤیایی و خلاق است. درنتیجه محمود احمدی‌نژاد می‌تواند حین نطق سیاسی، رپ کند یا سوار بر اژدهای پرنده برای نجات مردم از راه برسد و یک تنه ورق را برگرداند.
۱۶ -۳. «محمولیتیسم» کاملا جنبه فولکلوریک دارد و به خاطر درهم‌تنیدگی با فرهنگ عامه لاجرم تا حد پذیرفته و مشروعی، رکیک است.
۱۶ -۴. «محمولیتیسم» قلدر است و داغ‌های مجازی را به نفع چاشنی‌گذاری پیام‌هایی چون «شجاعت احمدی‌نژاد»، «مرام، معرفت، صمیمیت و صداقت احمدی‌نژاد»، «تنهایی احمدی‌نژاد در سیاست»، «فرق داشتن احمدی‌نژاد با همه سیاستمدارها»، «میل اکثریت به بازگشت احمدی‌نژاد»، «احمدی‌نژاد به مثابه منجی»...
۱۶ - ۴،۵. ... «ابطال‌پذیری تصویر دگم و‌ کلیشه‌‌ای برساخته توسط رسانه‌های جریان اصلی از احمدی‌نژاد»، «زبونی دشمنان احمدی‌نژاد» و ... مصرف می‌کند.
۱۶ - ۵. در «محمولیتیسم» شوخی با خود احمدی‌نژاد و استفاده از ظرفیت‌های کمیک او از واجبات است و شوخی‌ها بسته به نیازِ محتوا و اهمیت پیام نهفته در آن رادیکال و تند می‌شود تا سرانجام محتوای نهایی بدون مشکل از شیارهای سانسور عبور کند و بدون حساسیت دست به دست شود.
۱۶ -۶ و ۷. از الزامات «محمولیتیسم» تسلط کامل بر تکنیک و نیز اشراف بر‌ ترندهای سینما، موسیقی و شبکه‌های اجتماعی است.

- «محمولیتیسم» الزاما باید منجر به لبخند و شگفتی شود و کمال آن بهره‌گیری از عنصر تعلیق و افزودن سیر داستانی است.
۱۶ -۸. «محمولیتیسم» همواره به دنبال این است که با زبانِ قابل فهم برای زیرزمین، اثبات کند که محمود تا چه اندازه گَنگَش بالاست.
۱۶ -۹. به اندازه‌ای که دکتر احمدی‌نژاد فاصله‌اش از استانداردهای باسمه‌ای و دیکته شده توسط ساختار را ابراز می‌کند، دست «محمولیتیا» برای خلق «محتوای محمولیتیک»، فراگیر و خلاق بازتر می‌شود.
۱۶ -۱۰. «محمولیتیا» به دو دسته تولید‌کننده و توزیع‌کنند تقسیم می‌شوند. توزیع کننده‌ها ادمین‌هایی هستند که درگاه‌هایی حساس را رو به مخاطبان فراگیر تحت اختیار دارند و همواره باید چاره‌ای برای انتشار محتوا پیدا کنند ولو اینکه در ظاهر علیه احمدی‌نژاد باشد.
۱۶ -۱۱. محمولیتیسم واکنش هواداران زیرزمینی‌ احمدی‌نژاد به سانسور و سرکوب علایق و سبک زندگی‌شان توسط ساختار است و نیز پاسخی به تصویرسازی مخدوش رسانه‌های جریان اصلی از سیاستمدار منتخب و محبوب‌شان.
۱۶ -۱۲. محمولیتیسم در دو صورت ناخودآگاه و خودآگاه بروز می‌کند و کم نیستند محمولیتیست‌هایی که هنوز به خودآگاهی نرسیده و نمی‌دانند ذیل «محمولیتیسم» مشغول فعالیت هستند.
You can follow @heydari_m_h.
Tip: mention @twtextapp on a Twitter thread with the keyword “unroll” to get a link to it.

Latest Threads Unrolled:

By continuing to use the site, you are consenting to the use of cookies as explained in our Cookie Policy to improve your experience.